ریه مامان و گلک از نفس کشیدن باز ماند یه جورایی لباس سفید به تن کرد
یه لباس سفید نورانی
دیشب این خبر بعد مدتها ناراحتم کرد
شاید هیچ شناختی وجود نداشته
فقط خوندن شعرها و نوشته هاش که
پر از حسرت یک مادر بود
پر از درد این حس رو وجود آورد
ولی بعضی اوقات داغ کسانی که نمی شناسی از داغ کسانی که می شناسی بیشتر
نمی دونم این چه حسیه ولی از صمیم قلب به سحر و طه و نازی تسلیت می گم
1 comment:
roohash shad.
Post a Comment