Friday, June 6, 2014

360

عقاید و عواطف و ولش کن، خودت چطوری؟

Friday, September 21, 2012

359

آنقدر مشغول بزرگ شدن هستيم که
گاهي فراموش ميکنيم پدر و مادرمان در حال پير شدن هستند...

Wednesday, August 8, 2012

358

دنیا من دیوونه رو آورده تو این دیوونه خونه،هرکیم دیدم مثه خودم دیوونه بوده

Monday, August 6, 2012

357

روشنفکری یعنی راحت بودن،یعنی زبان هر گونه بچرخد و هر حرفی بزند،و مابقی محافظ با آروغ و گوز  خود را تخلیه روانی کنند،از دید این عده روشنفکری فضا و زمان نمی شناسد

Sunday, August 5, 2012

356

از بیرون یه مرد بی تکیه گاه، و از درون لوس و وابسته بود

Friday, August 3, 2012

355

دکتر برنارد گفت:باید با خودم کنار بیام با تمام عیب و نقص ها
ما خودمون نیستیم که عیب و نقص رو انتخاب می کنیم اونا بخشی از وجود ما هستن

اگرچه دوستامونو خودمون می تونیم انتخاب کنیم

Thursday, August 2, 2012

354

،دنبال دستاویزی هستیم که ازش آویزون شیم

353


Rain bring me the strength to get to another day
And all I want to see
Set us free
Why can't you see?
Can't you feel this is real?
I pray we don't need to change our ways to be saved
That all we wanna be
Watch us freak

Wednesday, August 1, 2012

352

!زندگی تعداد نفسهایی که می کشی نیست. زندگی لحظه هاییه که نفست تو سینه حبس میشه

351

!چیزی ویرانگرتر از این نیست که دریابیم ، فریب همان کسانی را خورده ایم که باورشان داشته ایم

Tuesday, July 31, 2012

350

شخصیت تو به شغلت نیست.به پولی که توی بانک داری نیست.به اون ماشینی نیست که می رونی.به محتویات داخل کیف پولت نیست.به اون لباس ارتشیت نیست.تو یه آشغال، پر از ادا، اصولی

349


.همه ما بزرگ شده تلویزیونیم و می خوایم باور کنیم که یه روز میلیونر سینما یا موسیقی راک می شیم، ولی نمی شیم

Monday, July 30, 2012

348

زندگی ما حاصل تفکرات ماست

347


به نظرم ، شما همونی هستین که ما منتظرش بودیم، یه نفر که به مردم نشون بده ما، مجبور نیستیم سرنوشتمون رو قبول کنیم و اینکه ما می تونییم دنیامون رو پس بگیریم، تا دنیای بهتری بسازی، یه زندگی بهتر
در اونصورت اکه یه کم بیشتر تمرکز می کردین و کمتر موعظه، احتمالا تا الان کار رو تموم کرده بودین-

Sunday, July 29, 2012

346

اما آدما بالاخره یه روزی از گشتن و امید داشتن خسته می شن

Saturday, July 28, 2012

345

دوره چند ماهه کارآموزیه بیکاری و شروع کردم،رزومم و پربار می کنه

Friday, July 27, 2012

344


تو بر خلاف تمام منطق ها و توافق ها و انتظارها عمل کردی،فقط به اتکا معنویات و غرایز غیر منطقی ات رفتار کردی
فکر می کنم همینطوره-
وقتی من این کار و می کنم دیگران می گن دیوونه ام،فکر می کنم فهمیدم دیوونگی-
خیلی پیچیده تر از اون چیزیه که مردم فکر می کنن

Monday, May 14, 2012

343

من کیم؟من چیم؟

Monday, January 16, 2012

342

تو بعضی از مراحل زندگی فقط باید سوت بزنی. هیچ کار دیگه‌ای از دستت بر نمیاد

Sunday, January 15, 2012

341


در سال ۳۹۹ پیش از میلاد، سقراط به فاسد کردن جوانان متهم شد. اتهام دیگر او بی‌اعتقادی به خدایان بود. سقراط را به دادگاه فراخواندند و قضّات مجازات مرگ را برای سقراط خواستار شدند. بر اساس آنچه افلاطون که خود در جلسهٔ دادگاه حاضر بوده، در رسالهٔ آپولوژی نوشته است :در ابتدا اتهام سقراط به او فهمانده می‌شود و سپس سقراط در مقام دفاع از خود برمی‌آید. او منکر آن است که جوانان را فاسد کرده باشد. سقراط شرح می‌دهد که نه تنها عموم مردم بلکه معبد دلفی او را داناترین افراد بشر دانسته، در حالی که تنها علمی که او دارد؛ علم به جهل خویشتن و ناچیزی علم بشر در برابر علم خداست.سقراط می‌گوید که او منکر خدایان آتن است، خود به خدایی یگانه باور دارد. او تعلیم فلسفه را وظیفه‌ای می‌داند که از سوی خدا به او محوّل شده و او اطاعت خدا را بر اطاعت مردم ترجیح می‌دهد. پس از پایان این خطابه، قضّات حکم به سرکشیدن جام زهر صادر می‌کنند، و سقراط خطابه‌ای نهایی ایراد می‌کند که در آن بیش از پیش، از اعتقادش به زندگی پس از مرگ سخن می‌گوید. در نهایت، در حالی که شاگردانش پیشنهاد فرار به او می‌دهند، او مرگ را به فرار ترجیح می‌دهد.

Tuesday, January 10, 2012

340

به سیستم،بیب بیب زندگی خوش آمدی

Saturday, January 8, 2011

339

آرامش بعد طوفان را دوست ندارم،اين سكوت برايم ترسناكتر است

Sunday, October 24, 2010

338

خودش را به صرف مغز فاسدش دعوت كرده بود

Thursday, October 21, 2010

337

همه چيز به همه چيزمان نمي آيد

Tuesday, September 14, 2010

336

از ديدن كابوس لذت مي برد

Monday, September 13, 2010

335

قديمي ترين خاطره اي كه از كودكي به ياد دارين واسه چند سالگيتونه؟

Sunday, September 12, 2010

334

دستش بيرون سنگ قبرش بود و براي شادي روح خودش فاتحه اي مي خواند

333

قدر كارهاي تكراريم و دارم با وجودي كه دارن حالم و بهم مي زنن
چون يه بيست يا سي سال ديگه وقتي يادشون ميارم آه مي كشم

Thursday, September 9, 2010

332

هورمن هايش ترشح مي شود،ولي در بين اين ترشحات مانده است،
نه آنست و نه اين،هم آن است و هم اين

Tuesday, September 7, 2010

331

اي پزشك احمق خودت دنبال سنگ قبر خودت بگرد،رو به مريض با خنده مي گي،دير اومدي،ام اس داري