Wednesday, October 31, 2007

107

فقیر:خخررررررررر،پوووووولللللللللللل
پولدار: خخرررررررر،پوفففففففففففففففففففففف

Tuesday, October 30, 2007

106

آقا اينقدر با خدا شوخي نكن،ميمونت ميكنه ها.

-يعني از اينم ميمون تر

Monday, October 29, 2007

105

،بنویسید و بخوانید و بدانید
.تا اجابت کنم شما را
.تا باشد که رستگار شوید

Sunday, October 28, 2007

104

از کشتن لذت می بری؟
.مگه میشه لذت نبرد
.خدا هم لذت می بره
. مگه نشنیدی دیروز خدا سقف کلیسا رو رو سر مردمی ریخت که توش داشتن دعا می کردند
وفتی خدا لذت می بره مگه میشه بندش لذت نبره

Saturday, October 27, 2007

103

.دستام و رو زمین گذاشتم و رو پاهام نشستم
.خیره به ماه
از ته دلم فریاد زدم:آآآاااووووووووووووووو

Friday, October 26, 2007

102

،پت پستچی،بی(با) خانمان(پرین،پاریکال)،شویدو جعفری،ارم و جیر جیر
،باغ گلها(اون گربه به نام خپل)،یوگی و دوستان ، تام و جری
،پلنگ صورتی، مدرسه موشها ، چاق و لاغر
، هاچین و واچین ، درون و برون ،محله بهداشت
،بچه ها سلامت باشید ،النگ و دولنگ
، آقای حکایتی،کار و اندیشه، مارکوپولو،افسانه میتی کومون
،دهکده حیوانات، پسرشجاع،چوبین،سمندون
لوک خوش شانس، لولک و بولک،هاکلبرفین
،افسانه توشیشان،آقای سکسکه،سنجد و خاله نگار
، گربه بازرس، دور دنیا در هشتاد روز
،یه قاصدکم بود که با باد این ور و اونور می رفت اسمش یادم نیست
بارپاپاپا،پیمپا،فانوس دریایی،نل
، بل و سباستین،رامکال،بچه های کوه آلپ،کلاه قرمزی و پسرخاله و ژولی پولی
، خانواده دکتر ارنست،پت ومت،پروفسور بالتازار،بامزی،زنان کوچک ،بابا لنگ دراز
ای کیو سان،خاله قورباغه،نیکو،حاج زنبور عسل،مسافر کوچولو، دوقلو های افسانه ای
یادشون بخیر
.خیلی از کارتونها و برنامه های عروسکی قدیمی از قلم افتاد اگه چیزی یادتون میاد یاد آوری کنین

پ ن : حالا شما رو دعوت می کنم به صفحه ی آرش عزیز برای اینکه خاطرات بهتر یادآوری بشه

Thursday, October 25, 2007

101

عزیز من اگه دوست نداری یه اتفاق ناخوشایند برات بیفته
.خوب بهش فکر نکن

Wednesday, October 24, 2007

100

I'm different!
هممون مثل همیم اینم یه شباهت بین هممون،بازم قبول نداری

Tuesday, October 23, 2007

99

.یه بسته سیگار مثله یه قلعه می مونه که هر نخ توش سربازای قلعه هستند
(تو شروع می کنی به کشیدنشون(کشتنشون
وقتی همشونو کشیدی(کشتی)خیال می کنی پیروز شدی
ولی باید بدونی باز هم قلعه های پر سرباز منتظرتن
Good luck

Monday, October 22, 2007

98

:نود درصد مردم ایران تو سه چیز گیر کردن
مادر زن، استقلال ، پرسپولیس

Sunday, October 21, 2007

97


،دیوار نویسی در حلبی آباد
...چند متر پایین تر از مصلای

البته لازم به ذکر است)
( این من ، من نیستما،اونه

Saturday, October 20, 2007

96

باید سیفون بعضی از خاطرات رو کشید

Friday, October 19, 2007

95

ای خوشگل من شیطون بلاء ،خیلی دلبر خیلی بلاء
با همه به جز من بی وفاء،آخه نجابتش حرفی نداره
.متن بالا قسمتی از شعرای استاد اندی بودش
عجب جیگریه اون دختره با هم می پره به جز دوست پسرش
چه دختر نجیبی

Thursday, October 18, 2007

94

Vi Veri Veniversum Vivus Vici ("By the power of truth, I, while living, have conquered the universe." - not from Goethe's Faust but Christopher Marlowe's 'The Tragical History of Doctor Faustus' )
یعنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Wednesday, October 17, 2007

93


.امروز بساط پیاز پارتی سوسکا رو به هم ریختم
،یه چندتا پیس پیس زدم بالا پشت بوم وهمه سوسکا شنگول و گیج
تلک تلک از اون بالا میفتادن پایین
،منم اونا رو به سمت حیاط راهنماییشون کردم

همشون زیر بارون چرت آخرشون و زدن

Tuesday, October 16, 2007

92

،امروز بهزاد فراهانی رو دیدم
.شایدم اون من و دید

Monday, October 15, 2007

91

When she left the room perfum fill the air…

. الان فهمیدم کی این و رو میز نوشته بود
*جمله ی بالا ترجمه نیست*

Sunday, October 14, 2007

90

مندلسون: من قبلا پسر پدرم بودم
.اما الان پدر پسرم
پینوشت: پدر مندلسون فیلسوف بزرگی بود
.وپسر مندلسون نابغه موسیقی بود
:D و خودش

Saturday, October 13, 2007

89

محمد صالح علا یه کتاب داره به نام آنچه از یک زن می دانیم،
اینم موضوعش( ...) خودش می گه این کتاب رو ترجمه کرده

Friday, October 12, 2007

88


دیگه نمی شه یواشکی غذا خورد حالا باید عادت کنیم

که روزه زندگی رو خوردن دیگه جرم نیست.

آخ جون از فردا دیگه همه رو اعصاب همن

تا دلتون هم که بخواد گناه وجود داره واسه انجام دادن

چپاول آشکارا از فردا شروع میشه!!!

وقت برای توبه حدااکثر تا یکسال دیگه وجود دارد

Thursday, October 11, 2007

87

به این می گن یه جوون موفق،اینم برنامه کاریش
خواب، سیگار ، غذا ، دستشویی،سیگار، خواب

Wednesday, October 10, 2007

86

شروع به کار گیلنا روبه دوستان سختکوشم تبریک می گم
......................
تبلیغ می کنم،بشارت می دهم
!!!نه نه
من پیامبر نیستم
.منجی هم نیستم
من فقط رسانه ام،تبلیغ می کنم پس هستم

Tuesday, October 9, 2007

85




دکتر ارنستو رافائل گوارا دلاسرنا صحنه‌يي‌ از خرمگس‌ لليان‌ وينچ‌ را به‌ ياد آورد


:كه‌ بر سر سربازان‌ گريان‌ فرياد مي‌زد
<<شليك‌ كنيد لعنتي‌ها! تمامش‌ كنيد>>

:پس‌ چشم‌ به‌ جوخه‌ اعدام‌ دوخت‌ و فرياد زد
<<شليك‌ كنيد! شما فقط‌ يك‌ چه‌گوارا مي‌كشيد>>


84

. ایها الناس من روانشناس نیسسسسسسسسسسستم
.همه چیز حل می شه کافیه که بذارین زمان کار خوش و کنه

Monday, October 8, 2007

83

،صعود به قله اورست دست کم 2 ماه طول می کشه
.ولی سقوط از اون 12 ثانیه طول می کشه

Sunday, October 7, 2007

82

به نظرتون متمم مجموعه تهی، مرجع می شه؟
راهنمایی : تهی زیر مجموعه همه ی مجموعه هاست.
اگه جواب دادین به این سوالم بد نیست نگاهی کنین
آیا تهی یک مجموعه مرجعه؟؟؟؟
ریاضی<==>فلسفه

Saturday, October 6, 2007

81

امروز تو تلویزیون یه تبلیغ از یونیسف نشون داد که بدجور تو فکرم وول می خوره
یه بچه کوچولو تو یه بوتیک داره می چرخه
گیج و سر در گم
، بعد به یه مانکن زن و مرد میرسه دست مانکن زن رو احساس می کنه دست مادرش
.می بوستش بعد دستش و می ذاره تو دستشون
به یاد مهر والدین

Friday, October 5, 2007

80

.برای تمرکز اعصاب ، دارت خریدم
.تمرکز اعصاب ، خونمون و ویرون کرد
.شما راه کم خطرتر بلد نیستین

Thursday, October 4, 2007

79

اصلاحیه پست 76
عقل یک لاستیک فرسوده نیست گیر کرده در گل و لای
.مغز نیست یک مخابرات متروکه
.................................
.چند مدته درگیر کتاب همنوایی شبانه ارکستر چوبها هستم
.کمک کنین واسه ی تموم کردنش
.کتاب عجیب و جالبیه
.کتابی نیست که به راحتی بشه ازش گذشت
.من این کتاب رو تو دسته ی ادبیات جدید قرار می دم
.تویه فرصت مناسب این سبک و بیشتر توضیح می دم

Wednesday, October 3, 2007

78

.امروز موقع سرم زدن همتون رو یاد آوردم
.عجب سرم خوشمزه ای بود
به به.
.یه دونه هم عضلانی تو کفلم زد
.الان نشای نشا هستم
عجب توهمی

Tuesday, October 2, 2007

77

نوستالژی کافه 60
.یه فنجان قهوه اسپرسو با دو قاشق شکر
.موسیقی جاز ، صدای پر طنین آرمسترانگ که بهتر فکر کردن رو فریاد می زنه
.میزهای و صندلی های لهستانی
.میز بقلی دارن در مورد نوشته هاشون صحبت می کنن
.دیوار پر از عکس های سیاه وسفید
.چند نفر دارن در مورد جمراگ صحبت می کنن
.همه هستن و دوست دارن متمایز باشن نسبت به جامعه

Monday, October 1, 2007

76


عقل یک لاستیک فرسوده نیست گیر کرده در گل و لای
.مغز نیست یک مخابرات فرسوده


اپیدمی محسن نامجو رو دوست دارم