Saturday, May 24, 2008

258

.حسین:فقط یه سیگار یه سیگار بهم بده
.گفتند:چشات و ببند دستات و باز کن
.حسین :این کا رو کرد
همه وسیله هاشون و برداشتند و رفتند یر کارشون،
.بعد اینکه بر گشتن دیدن حسین همونجا وایستاده و دستاش بازه
.گفتن:حسین چشات و باز کن اونا سر کار گذاشتنت
حسین:نه اونا بهم قول دادن، قرار یه نخ سیگار بهم بدن

2 comments:

Anonymous said...

be in agha hoseinetoon begoo bikhiale sigare beshe ....albate mitoone ba ye tir 2 neshoon bezane haaaaaa....mitooone montazere "godo" bashe ke vasash sigar biare......

Anonymous said...

akhei, pinocio...